جمعه, ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳ 15 رمضان 1446 Friday, 14 March , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 83 تعداد دیدگاهها : 1×
جلسه پنجم؛ ایمان و پایبندی به تعهدات + صوت + فیش

باید اول معاویه را مومن بدانیم!

11 اردیبهشت 1399 - 4:28
پ
پ
دریافت صوت

بخوانید: چرا این کتاب مهم است؟

فیش‌های جلسه پنجم سلسله جلسات استاد سید علی حسینی خامنه‌ای، مشهد مقدس – مسجد امام حسن مجتبی علیه‎‌السلام، رمضان المبارک ۱۳۵۳ شمسی:

  • اینطور نیست که کسی که می‌خواهد خود را مومن قلمداد کند هر جا که نفع و سود و بهره شخصی تجاوزکارانه خودش ایجاب کرد، این مومن باشد، اما در مواردی که ایمان و عمل برای او سود شخصی سود متجاوزانه و متعدیانه تولید نمی‌کند از نام اسلام و نام ایمان و از عمل به تعهدهای ایمانی روگردان باشد!
  • نقد طلبان اینطورند! منظور ما از نقدطلبان کسانی هستند که برای نفع شخص خود حاضرند نفع دنیایی را فدا کنند! نقدطلبان متجاوز! سیره آن ها این است که ایمان و عمل را تا آنجا دوست دارند که به سود شخص آن‌هاست.
  • تعهد همیشگی و همگانی است! آن کسی که مومن است و می‌خواهد مومن بماند و از ثمرات مومن بودن بهره ببرد در مقابل همه احکام خدا باید احساس تعهد کند و در همه جا باید احساس تعهد کند.
  • تعهد موسمی و گه گاهی نیست، تعهد همه جایی، همگانی و همیشگی است.
  • قرآن کریم از یهود نام می‌برد، آن‌جایی که می‌گفتند برادران ما باید همچون عزیزانی محفوظ بمانند؛ اما آنجایی که پای منافع شخصی‌شان به کار می‌آمد، همین برادران را در جنگ‌ها می‌کشتند و اسیر می‌گرفتند و می‌فروختند. أفتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض؟ به بعضی از دین ایمان دارید، به آن‌جاهای بی‌دردسرش مومن و متعهدید و به بعض دیگر دین بی‌ایمانید!؟
  • مگر می‌شود تفکیک قائل شد میان دو سخن و دو فرمان که هر دو از یک نقطه سرچشمه گرفته است؟
  • اگر قرار است ما یک مقدار از دین را متعهدانه بپذیریم، یک مقدار دیگرش را نپذیریم و خود را مومن بدانیم، اگر یک چنین بنایی است، باید اول معاویه را مومن بدانیم، چون او هم همین جور بود. نسبت به یک مقداری از دین اظهار پایبندی می‌کرد. نماز می‌خواند، به جماعت و اول وقت هم می خواند.
  • هرعاملی، به هرصورتی که نمی‌گذارد مردم بیندیشند و بفهمند و درک کنند، دین نمی‌گذارد آن عامل زنده بماند.
  • دین این است، آن دینی که گفتن مخدر و افیون ملت هاست، چیز دیگری است.
  • اسلام که با کفر می‌جنگد، با آنچنان دینی هم می‌جنگد، امیرالمومنین(ع) ما، رهبر بزرگ اسلامی، می‌گوید: پیغمبران را خدا فرستاد تا گنجینه‌های عقل و خرد را در درون مردمان و انسان‌ها برشورند و برانگیزند
  • پس ایمان که در طرز فکر اسلامی معتبر است، ایمان استوار آن مردانی است که همه جا با همه کس در همه زمان و در هر صورت محفوظ است با تعهدش، با عملش…
  • وعده‌هایی هم که برای ایمان و مؤمنین داده شده برای آن ایمان است، نه برای این ایمان.
  • «خدا رهنمون می‌شود هر که را بخواهد به سوی راه راست» خواستن خدا یعنی چه؟ اراده کردن خدا به این معناست که مسائل و اسباب عادی پیش آمده یا نیامده! اگر پیش آمده با اراده شما و خواست شما اینجا خدا خواسته است، اگر چنان‌چه شما نخواستید یعنی خدا نخواسته. نه اینکه نخواستن خدا موجب شود که شما اراده نکنید! نه! شما در اراده کردن آزادید. خدا نخواسته یعنی علت لازم مترتب نشده است.
  • چرا آن چیزی که به علت‌ها مربوط است ما به خدا نسبت می‌دهیم؟ برای خاطر اینکه خدا آفریننده علت هاست.
  • چون فرا خوانده شوند به سوی خدا و رسولش تا پیامبر حکم کند و قضاوت کند میان آنان، «اذا فریقٌ مِنهم مُعرضون» ناگهان می‌بینی که گروهی از آنان روی گردانند. حاضر نیستند بروند از پیغمبر حکم را بشنوند. آنهایی که اگر در یک ماجرایی حق به جانبشان است، به قضاوت و حکومت پیامبر تن می‌دهند، اما آنجایی که حق به جانبشان نیست و می‌دانند که علیه آنها حکم خواهد شد، تن به حکم و قضاوت پیامبر نمی‌دهند، اینها را قرآن میگوید آیا ترسیدند؟ آیا تردید پیدا کردند در حقانیت دین؟
  • ما خیال می‌کنیم مومنین هر جا بودند از اول عالم همیشه توسری خوردند اصلاً تاریخ‌دانی و جهان‌بینی عامه مسلمانان این است که ایمان مساوی است با کتک خوری! مسلم بودن در راه خدا بودن ملازم است با شکنجه شدن و شکست خوردن. این نقطه مقابل آنی است که قرآن می‌گوید!
  • زمین از آنِ شماست و حکومت آن در دست شما، همچنانی که در دست پیشینیان شما بود؛ یعنی مومنان دوران‌های قبل. «وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُم دینَهُمُ» مستقر خواهد ساخت دین و آیین و مسلک و مرامشان را، آن دین و آیینی که «الّذِی ارتَضی لَهُم» برای آنان پسندیده است، آن دینی که شایسته آنها بوده؛ یعنی همین دین اسلام، که دنیا و آخرت را شامل است.
  • «پس خوف و ترس و بیمِ آنان را به امنیت و امان تبدیل می‌کنیم» تا چه بشود؟ در سایه این امنیت چه کار کنند؟ در سایه امنیت بنشینند، چاییِ عصرِ تابستان را کنار باغچه، با قوری چینی و سماور وَرشو بخورند؟ مسئله امنیت برای این‌هاست؟ امنیت داشته باشندتا بتوانند راحت لَم بدهند و لَشی کنند و بی‌عاری کنند؟نه!
  • آن امنیت برای این است که بتوانند در سایه آن، یک گام و ده گام به سوی سرمنزل نهایی انسان، یعنی تکامل،نزدیک بشوند. بتوانند بنده خداباشند.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه‌های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام‌هایی که حاوی تهمت یا افترا یا توهین باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام‌هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.