مدتی بود که به خاطر حرکتی خودجوش در زمینهی ازدواج و به دلیل نیاز به دانشی که (در سالهای قبل) برای ارتباط دینی و تربیتی با نوجوانان داشتم؛ به مطالعه در مسائل و مشکلات جنسی پرداختم. در دانشگاه نیز به واسطهی بهرهمندی از استادی دلسوز و آگاه که دروس را به شکل پژوهش محور ارائه میکرد، موضوع تحقیق و ارائه من در همین زمینه انتخاب شد.
مختصر و خلاصه باید گفت که مسائل و مشکلاتی نظیر: «افزایش ضریب خطر بارداری و سالخوردگی و کاهش جمعیت»، «آسیبهای تربیتی و فاصله سنی با فرزند»، «از بین رفتن نقشهای فامیلی مثل خاله و عمو و…»، «سختگزینی به دلیل افزایش سن و پایان سن بلوغ عاطفی»، «آسیبهای ناشی از فردگرایی»، «عدم روحیه مسئولیتپذیری و خانوادهگریزی»، و… در شبکه مسائل بزرگی شکل گرفته و بروز کردند که تأخیر در ازدواج جوانان و فقدان آموزش جنسی از مهمترین دلایلش است! این مسائل جای خود؛ از طرفی بدانیم که میانگین بلوغ جنسی در کودکان به ۱۱ سال و میانگین سن ازدواج هم به ۳۰ سال رسیده است!
حالا بیش از ۱۲ میلیون جوان مجرد داریم؛ که پیامبر هم نیستند؛ مسئولین و پدر و مادرها هم این را نمیدانند!!
حضرت یوسف (که سلام خدا بر او باد) با اینکه پیامبر بودند؛ ولی خداوند فرمود اگر «بُرْهانَ رَبِّهِ» (یعنی حقیقت و دلیلی که خدا به آن حضرت نشان داد) نبود، مقابل زلیخا بند را آب میداد!!
حالا کمی فکر کنیم! به اینکه قوهی جنسی که خداوند در انسان نهاده؛ غیرقابل سرکوب است و فقط باید آنرا از طریق صحیح هدایت کرد.
آیا نباید نگران باشیم و کاری کنیم؟ نباید پرسید که چه سرنوشتی در انتظار جامعهی ماست!؟ نوجوانان و جوانانی که در حد فاصل سن بلوغ تا ازدواج، در اوج فشار و شهوت جنسی، به مسائلی که مقدمه و آمادگی پذیرش آنرا ندارند٬ دست پیدا میکنند؛ آنهم پیش از موعد و بدون آگاهی، آنهم با دسترسیهای باز به اسم آزادی …
نتیجهی این رشته از دلایل را در احادیث معصومین(ع) میتوان یافت! پرواضح است که اخلاق، روزی مادی و برکات معنوی و دین داری و… در جامعه کمرنگ میشود!
ثبت دیدگاه